نامها به سهولت در ذهنها جاى مىگیرند و به راحتى معانى بلند را منتقل مىکنند به همین دلیل و دلایل دیگر، نامگذارى روزها و یا هفتهها یکى از شیوههاى تبلیغاتى مثبت و منفى شده است و مطرح شدن و رواج پیدا کردن ارزشها یا ضد ارزشها را در پى دارد.
روز مادر، روز کارگر، روز پاسدار، روز جانباز و روز بهره ورى و هفته دولت و … نمونههاى شایستهاى از نامگذارى روزها و هفتهها در جامعه ما هستند. روز جهانى مستضعفین، روز جهانى قدس، روز آب، روز غذا و … هم روزهایى است که در سطح جهانى مطرح هستند و برخى از آنها به برکت انقلاب اسلامى مطرح شدهاند اسلام هزار و چهارصد سال پیش، از این شیوه براى القاى اندیشههاى نورانى خود و تثبیت آرمانهاى مقدس الهى، بهره گرفته است.
اسلام علاوه بر این که براى برخى از روزها اسمهاى خاصى مانند عید قربان، عید فطر، روز عرفه و … برگزیده بر همه این روزها نام ایام الله نهاده است تا عظمت و قداست این روزها هر چه بیشتر در ذهن و دل مؤمنان، نقش بسته و موجب تذکر و تنبه آنان گردد.
یکى از روزهایى که در اسلام براى تعظیم آن، از شیوه نامگذارى بهره گرفته شده “غدیر” است ویژگى غدیر این است که نامهاى گوناگونى براى آن قرار داده شده و این خود عظمت این روز را نسبت به روزهاى دیگر نشان مىدهد نامهاى روز غدیر، از اسرار و ابعاد این روز پرده برمىدارند هر نامى از این نامها درى تازه از قلعه بلند غدیر بر ما مىگشاید چرا که اسلام بر برگزیدن نامى براى زمان یا مکان و یا هر چیز دیگر، خصوصیات مسمى را در نظر داشته و به جنبهها و زوایاى آن توجه کرده است. از این روى شناختن و شناساندن نامهاى روز غدیر یک ضرورت است. با این کار تصویرى روشن از این روز در ذهن و دل نقش بسته و بیش از پیش این روز بزرگ را مىشناساند.
شایسته است نامهاى غدیر را با بهترین شکل و زیباترین خط بنویسیم و محافل جشن و سرور عید غدیر را با آن، معنى و روحى تازه ببخشیم.
آنچه در زیر مىآید پنجاه نام و یا صفت براى روز غدیر است که از روایات برگرفته شده است :
۱ ـ بزرگترین عید خدا؛ “عیدالله الاکبر” (۱)
۲ ـ روز گشایش؛ “یوم وقوع الفرج” (۲)
۳ ـ روز خشنودى پروردگار؛ ” یوم مرضاه الرحمن” (۳)
۴ ـ روز زبونى شیطان؛ ” یوم مرغمه الشیطان”(۴)
۵ ـ روز مشعل فروزان دین؛ ” یوم منار الدین” (۵)
۶ ـ روز بپا خاستن؛ ” یوم القیام”(۶)
۷ ـ روز شادمانى؛ ” یوم السرور”(۷)
۸ ـ روز لبخند؛ ” یوم التبسم”(۸)
۹ ـ روز راهنمایى؛ ” یوم الارشاد” (۹)
۱۰ ـ روز بلندى گرفتن منزلت شایستگان؛ “یوم رفع الدرج” (۱۰)
۱۱ ـ روز روشن شدن دلایل خدا؛ ” یوم وضوح الحجج”(۱۱)
۱۲ ـ روز آزمایش بندگان؛ ” یوم محنه العباد”(۱۲)
۱۳ ـ روز راندن شیطان؛ ” یوم دحر الشیطان”(۱۳)
۱۴ ـ روز آشکار کردن حقیقت؛ ” یوم الایضاح”(۱۴)
۱۵ ـ روز بیان کردن حقایق ایمان؛ ” یوم البیان عن حقایق الایمان”(۱۵)
۱۶ ـ روز ولایت؛ ” یوم الولایه”(۱۶)
۱۷ ـ روز کرامت؛ ” یوم الکرامه”(۱۷)
۱۸ ـ روز کمال دین؛ ” یوم کمال الدین” (۱۸)
۱۹ ـ روز جداسازى حق از باطل؛ ” یوم الفصل” (۱۹)
۲۰ ـ روز برهان؛ ” یوم البرهان”(۲۰)
۲۱ ـ روز منصوب شدن امیرمؤمنان؛ ” یوم نصب امیرالمؤمنین(ع) “(۲۱)
۲۲ ـ روز گواهى و گواهان؛ ” یوم الشاهد و المشهود” (۲۲)
۲۳ ـ روز پیمان؛ ” یوم العهد المعهود”(۲۳)
۲۴ ـ روز میثاق؛ ” یوم المیثاق المأخوذ”(۲۴)
۲۵ ـ روز آراستن؛ ” یوم الزینه”(۲۵)
۲۶ ـ روز قبولى اعمال شیعیان؛ ” یوم قبول اعمال الشیعه”(۲۶)
۲۷ ـ روز رهنمونى به رهنمایان؛ ” یوم الدلیل على الرواد”(۲۷)
۲۸ ـ روز امن و امان؛ ” یوم الامن المأمون” (۲۸)
۲۹ ـ روز آشکار کردن امور پنهان؛ ” یوم ابلاء السرائر” (۲۹)
۳۰ ـ عید اهل بیت(ع)؛ ” عید اهل البیت(ع)” (۳۰)
۳۱ ـ عید شیعیان؛ ” عید الشیعه”(۳۱)
۳۲ ـ روز عبادت؛ ” یوم العباده” (۳۲)
۳۳ ـ روز اتمام نعمت؛ ” یوم تمام النعمه”(۳۳)
۳۴ ـ روز اظهار گوهر مصون؛ ” یوم اظهار المصون من المکنون”(۳۴)
۳۵ ـ روز بر ملا کردن مقاصد پوشیده؛ ” یوم ابلاء خفایا الصدور”(۳۵)
۳۶ ـ روز تصریح برگزیدگان؛ ” یوم النصوص على اهل الخصوص”(۳۶)
۳۷ ـ روز محمد(ص) و آل محمد(ص)؛ ” یوم محمد(ص) وآل محمد(ص)” (۳۷)
۳۸ ـ روز نماز؛ ” یوم الصلاه”(۳۸)
۳۹ ـ روز شکرگزارى؛ ” یوم الشکر” (۳۹)
۴۰ ـ روز دوح (درختان پر شاخ و برگ)؛ ” یوم الدوح”(۴۰)
۴۱ ـ روز غدیر؛ “یوم الغدیر”(۴۱)
۴۲ ـ روز روزه دارى؛ ” یوم الصیام” (۴۲)
۴۳ ـ روز اطعام؛ ” یوم اطعام الطعام” (۴۳)
۴۴ ـ روز جشن؛ ” یوم العید”(۴۴)
۴۵ ـ روز عالم بالا؛ ” یوم الملأ الاعلى”(۴۵)
۴۶ ـ روز کامل کردن دین؛ ” یوم اکمال الدین” (۴۶)
۴۷ ـ روز شادابى؛ ” یوم الفرح”(۴۷)
۴۸ ـ روز به صراحت سخن گشودن از مقام ناب؛ ” یوم الافصاح عن المقام الصراح” (۴۸)
۴۹ ـ روز افشاى پیوند میان کفر و نفاق؛” یوم تبیان العقود عن النفاق و الجحود” (۴۹)
۵۰ ـ روز گردهمایى و تعهد حاضران؛ ” یوم الجمع المسؤول” (۵۰)
پىنوشت ها:
۱ـ امام رضا(ع) مىفرماید: و هوعید الله الاکبر (عید غدیر، برترین عید خداوند است)، الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۶٫
۲ـ قال على (ع): هذا یوم فیه وقع الفرج، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۳ـ قال الصادق(ع): و فیه مرضاه الرحمن (در این روز، رضایت خداوند نهفته است)، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۳٫
۴ـ قال الرضا(ع): انه یوم مرغمه الشیطان، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۳٫
۵ـ قال الصادق(ع): یوم منارالدین أشرف منهما (روز مشعل فروزان دین، از دو عید فطر و قربان گرامىتر است.
۶ـ قال الصادق(ع): ذلک یوم القیام (روزغدیر، روز بپاخاستن است) بحارالانوار، ج ۹۸، ص۳۲۳٫
۷ـ قال الصادق(ع): انه یوم السرور، الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۶٫
۸ـ قال الرضا(ع): و هو یوم التبسم ،المراقبات، ص۲۵۷٫
۹ـ قال على(ع): هذا یوم الارشاد ، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۱۰ـ قال على(ع): هذا یوم فیه … رفعت الدرج (این روزى است که منزلت شایستگان در آن، بلندى گرفت) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۱۱ـ قال على(ع): هذا یوم … فیه … وضحت الحجج (این روزى است که دلایل خداوند در آن، روشن گشت).
۱۲ـ قال على(ع): هذا یوم محنه العباد، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۱۳ـ قال على(ع): و هو … یوم دحرالشیطان، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۱۴ـ قال على(ع): و هو یوم الایضاح (روزغدیر، روزآشکار کردن حقیقت است) مصباح المتهجد، ص۷۰۰٫
۱۵ـ قال على(ع): و هو … یوم البیان عن حقایق الایمان، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۱۶ـ امام رضا(ع) در حدیثى مفصل، روزغدیر را روزعرضه ولایت به انسانها و مخلوقات معرفى مىکند، المراقبات، ص ۲۵۷٫
۱۷ـ امام صادق(ع): در هنگام ملاقات با برادر ایمانى خود بگو: الحمدالله الذى اکرمنا بهذا الیوم (حمد خداوند را که ما را در این روز کرامت داد) المرقبات، ص ۲۵۷٫
۱۸ـ قال على(ع) و هو … یوم کمال الدین، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۱۹ـ قال على(ع): هذا یوم الفصل الذى کنتم توعدون، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۲۰ـ قال على(ع): و هو … یوم البرهان، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۲۱ـ قال الصادق(ع): الیوم الذى نصب منه رسول الله امیرالمؤمنین(ع)، الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۵٫
۲۲ـ قال على(ع): وهو… یوم الشاهد و المشهود، مصباح المتهجد، ص۷۰۰٫ امام صادق(ع): نام غدیر در زمین روز به گواهى گرفته شدگان (جمع مشهود) است. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۲۳۱٫
۲۳ـ قال على(ع): و هو… یوم العهد المعهود، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰ .
۲۴ـ امام صادق(ع): نام غدیر در زمین، روز میثاق گرفته شده است، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۱٫
۲۵ـ امام رضا(ع): روزغدیر، روز زینت است، المراقبات، ص ۲۵۷٫
۲۶ـ قال الرضا(ع): یوم تقبل اعمال الشیعه، المراقبات، ص ۲۵۷٫
۲۷ـ قال على(ع): هذا … یوم الدلیل على الرواد (این، روز رهنمونى به رهنمایان است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۲۸ـ قال على(ع): هذا یوم الامن المأمون، مصباحالمتهجد، ص ۷۰۰٫
۲۹ـ قال على(ع): هذا یوم ابلاء السرائر، مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۳۰ـ قال الصادق(ع): جعله عیدا لنا، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۰۰٫
۳۱ـ قال الصادق(ع): جعله عیدا … لموالینا و شیعتنا، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۰۰٫
۳۲ـ امام صادق(ع): روزغدیر، روزعبادت است. الغدیر، ج ۱ ، ص ۲۸۵٫
۳۳ـ قال الصادق(ع): انه الیوم الذى… تمت فیه النعمه، الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۵٫
۳۴ـ قال على(ع): هذا یوم اظهارالمصون من المکنون، مصباح المجتهد، ص ۷۰۰٫
۳۵ـ قال على(ع): هذا یوم ابدى خفایا الصدور و مضمرات الامور، مصباح المتهجد، ص ۳۶۷ـ قال على(ع): هذا یوم النصوص على اهل الخصوص (این، روز تصریح برگزیدگان است) همان.
۳۷ـ قال الصادق(ع):هوالیوم الذى جعله لمحمد(ص) و آله(ع) ، المراقبات، ص ۲۵۷٫
۳۸ـ امام صادق(ع): روزغدیر، روز نماز است. الغدیر، ج ۱ ص ۲۸۵٫
۳۹ـ امام صادق(ع): روزغدیر، روز شکرگزارى است. الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۵٫
۴۰ـ قال على(ع): و انزل على نبیه فى یوم الدرج ما بین له عن ارادته فى خلصائه (و خداوند در روز دوم، اراده خویش را در حق بندگان خاص و گزیدگان خود اظهار داشت) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫ مقصود ازدرج ، درختان پر شاخ و برگى است که در سرزمین غدیر وجود داشت و حضرت در سایه آنها قرار گرفت و ولایت امیرمؤمنان(ع) را ابلاغ فرمود.
۴۱ـ این نام، معروفترین نام غدیر است که از مکان واقعه گرفته شده است.
۴۲ـ قال الصادق(ع): ذلک یوم صیام (روز غدیر، روز روزه دارى است) بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۳٫
۴۳ـ امام صادق(ع): روز غدیر، روز اطعام است. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۳٫
۴۴ـ قال الصادق(ع): انه یوم عید، بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۲۹۸٫
۴۵ـ قال على(ع): هذا یوم الملأ الاعلى … (این روز عالم بالا است…) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۴۶ـ قال الرضا(ع): هو الیوم الذى اکمل الله فیه الدین، المراقبات، ص ۲۵۷٫
۴۷ـ قال الصادق(ع): انه یوم فرح، الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۶٫
۴۸ـ قال على(ع): و هو … یوم الایضاح عن المقام الصراح (روزغدیر، روز به صراحت سخن گفتن از مقام ناب است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۴۹ـ قال على(ع): و هو یوم تبیان العقود عن النفاق و الجحود (غدیر، روز باز کردن گره پیوند میان کفر و نفاق است) مصباح المتهجد، ص ۷۰۰٫
۵۰ـ امام صادق(ع): نام غدیر در زمین، روز بازخواست شدگان است. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۰٫