خانه / زندگی نامه

زندگی نامه

نام : محمدتقی

نام خانوادگی : کرامتی

شهرت : کرامتی

تاریخ تولد : ۱۳۴۷/۱/۱

تابعیت : ایران

استان محل تولد : مازندران

تخصص : فقه و اصول، کلام، فلسفه

——————————————————————-

تحصیلات غیره حوزوی و حوزوی

در سال ۱۳۴۷ در شهر بابل از استان مازندران در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشودم . تحصیلات  دوره ی ابتدایی را در آموزشگاهی در شهرستان بابل که فضایی نسبتا دینی و مذهبی داشت و تحت مدیریت یک روحانی اداره می شد ، به نام مدرسه ی اسلامی انصاریه  به پایان بردم . سال اول راهنمایی را نیز در مدرسه ای در همان شهر گذراندم و ادامه تحصیل را تا سیکل شهر مقدس قم پی گرفتم .

  در سال ۱۳۶۳ با مدرک سوم راهنمایی وارد حوزه علمیه شدم . پایه های اول و دوم دروس حوزه را در مدرسه ی فیضیه مازندران در شهرستان بابل به سرپرستی « حضرت آیه الله شیخ محمد فاضل استرآبادی» گذراندم و از محضر پر فیض این عالم جلیل القدر خوشه چینی کردم  . پس از آن به حوزه علمیه امام صادق علیه السلام  شهرستان دماوند رفتم و تا سال ۱۳۶۸ در آن حوزه به تحصیل و تدریس همزمان دروس پایه های پایین تر اشتغال داشتم و پس از اتمام لمعتین و اصولین برای تکمیل تحصیلات مجدد به شهر مقدس قم عزیمت کردم .

 درس رسائل را نزد حضرت آیت الله استادی، مکاسب را در محضر  مرحوم ، آیت الله طاهر شمس و حضرت آیت الله بیگدلی و کفایه الأصول را نزد آیت الله طاهری خرم آبادی و استاد بزرگوار جناب حجه الاسلام و المسلمین رحمانی نیشابوری گذراندم.

در فلسفه نیز بدایه الحکمه، نهایه الحکمه، بخش های از اشارات، شواهد الربوبیه و حکمهالاشراق را نزد اساتید گرانقدر، حجج اسلام : نیکزاد، حشمت پور و آیت الله دکتر احمد بهشتی گذراندم. پس از پایان دروس سطح، در دروس خارج فقه و اصول به مدت  شش سال شرکت  کردم و نزد اساتیدی همچون: مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی، مرحوم آیت الله شیخ جواد تبریزی، آیت الله صادق لاریجانی و حجت الاسلام و المسلمین استاد شهیدی بهره جستم.

تدریس دروس حوزوی

 به دلیل علاقه ی وافر به مقوله ی تدریس علوم حوزوی ، مدت سه سال به دعوت مدیریت محترم مدرسه ی علمیه ی امام صادق دماوند ، در دو نوبت به عنوان استاد رسمی و تمام وقت درآن شهر به تدریس اشتغال داشتم و در کنار آن به تبلیغ امور دینی نیز می پرداختم . پس از آن ، مدتی نیز در بعضی از مدارس حوزه ی مقدسه ی قم از جمله : مدرسه ی مرعشیه (ویژه طلاب خارجی ، وابسته به مرکز جهانی علوم اسلامی ) و مدرسه ی مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف ( تحت اشراف حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی دام ظله )، و نیز به صورت آزاد برای بعضی از طلاب متقاضی ، به تدریس دروس فلسفه و کلام اشتغال داشتم . مدت ۷ سال نیز با  مجوز رسمی تدریس از مرکز مدیریت حوزه علمیه ی اصفهان در مدارس علمیه ی داران و زرین شهر به تدریس دروس منطق ، لمعتین ، اصولین  و مکاسب ، اشتغال داشتم . در مجموع تاکنون مدت چهارده – پانزده سال در کنار کارهای اجرایی _ فرهنگی ، سابقه ی  تدریس در سطوح مختلف حوزه را دارم.

ورود به دانشگاه

همزمان با تحصیلات حوزوی ،  تحصیلات دانشگاهی را نیز پی گرفتم و پس از شرکت در یک رقابت علمی شدید و

کسب موفقیت در آزمون ورودی کارشناسی ارشد به مرکز تربیت مدرس دانشگاه قم  راه یافتم و مقطع فوق لیسانس را در رشته «مدرسی الهیات و معارف اسلامی با گرایش فلسفه و کلام، » به پایان بردم . در همان ایام با تفسیر قرآن صدرالمتالهین آشنا شدم و تمام مجلدات آن را که بالغ بر هفت جلد بود مطالعه کردم از آنجا که تاثیر آراء و  اندیشه های فلسفی  را در تفسیر ایشان بسیار برجسته دیدم  ، بر آن شدم در قالب پایان نامه به بررسی دقیق تر این رویکرد تفسیری و میزان تأثیر آن بر آراء تفسیری ایشان بپردازم . پیشنهاد این موضوع به دلیل بدیع بودن و همخوانی با رشته تحصیلی ام مورد استقبال کمیسیون مربوطه قرار گرفت و تصویب شد . باین ترتیب پایان نامه ام تحت عنوان «تاثیر مبانی فلسفی در تفسیر صدر المتالمین» با راهنمایی فیلسوف متأله ، آیت الله انصاری شیرازی دام ظله و مشاوره ی استاد برجسته ی فلسفه ، جناب مستطاب آقای حشمت پور تألیف و با نمره ۱۹  و اخذ درجه عالی موفق به دریافت مدرک رسمی کارشناسی ارشد از دانشگاه قم گردیدم . پایان نامه ی مذکور همچنین با استقبال بنیاد بین المللی صدرالمتالهین روبرو و از سوی همین بنیاد با همین عنوان منتشر گردید .

در دو سال متوالی یعنی سالهای تحصیلی ۹۰ -۹۱ پس از موفقیت در کنکور سراسری مقطع دکتری و قبولی مصاحبه در رشته فلسفه ی اسلامی ، در  دانشگاه علامه ی طباطبایی  تهران پذیرش نهایی شدم . لیکن به دلیل شرایط شغلی ، ترجیح دادم که از آن صرف نظر نمایم . در سال ۹۱-۹۲ نیز در دانشگاه خوارزمی تهران در رشته ی فقه و مبانی حقوق دعوت به مصاحبه شدم اما این بار نیز به دلیل اینکه این دانشگاه در اولویت انتخابم در این رشته نبود از آن صرف نظر کردم .

از آنجا که مرکز تربیت مدرس با هدف  تربیت اساتید  در یکی از رشته های الهیات و معارف اسلامی برای دانشگاه ها تاسیس شده بود ، در همان سال های پایانی مقطع فوق لیسانس ، در آزمون و مصاحبه ی تدریس در دانشگاه که توسط نهاد نمایندگی ولی فقیه بر گزار شده بود شرکت کردم و با عنایت الهی  موفق به اخذ مجوز تدریس در دانشگاه ها شدم و چندین ترم در دانشگاه های ازاد و پیام نور به تدریس پرداختم .

 فعالیت های سیاسی

اوج گیری انقلاب اسلامی مصادف بود با سال پایانی مقطع تحصیلات ابتدایی ام . در همان سنین در حالی ده – یازده  سال بیشتر نداشتم در اکثر راهپیمایی ها و نا آرامی ها شرکت می کردم . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج در آمدم و در انجمن اسلامی حضور فعال داشتم  . با آغاز جنگ تحمیلی در سال ۶۱ در حالی که فقط ۱۴ سال داشتم برای دفاع از اسلام و نظام اسلامی به جبهه های نبرد اعزام شدم و پس از آن تا پایان جنگ به شکل متناوب در جبهه های جنوب و غرب کشور حضور داشتم . در عملیات های  رمضان ، آزاد سازی مهران ، والفجر ۸ ، نبرد فاو ، سلسله عملیات های ایذایی عاشورا و سلسله عملیات های تیپ ویژه شهداء در غرب کشور ، تحت فرماندهی سردار شهید ، محمود کاوه توفیق حضور داشتم .

بعد از ظهور اصلاحات و تغییر در آرایش سیاسی کشور در سال ۱۳۷۶ و به دنبال آن تغییرات گسترده در حوزه ی مسائل فرهنگی ، به اتفاق جمعی از فضلاء که برخوردار از تحصیلات حوزوی و دانشگاهی بودند ، به کار شبهه شناسی مطبوعاتی و پاسخ به آنها روی آوردیم که بسیاری از آنها به صورت کتاب و یا مقالات ، در مطبوعات کثیر الانتشار  منتشر گردید . با تشدید تخریب های هدفمند در مسائل فرهنگی و سیاسی ، حوزه ی کاری ام را گسترش داده و  همکاری با دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر را نیز آغاز کردم . این دفتر که با همت جمعی از طلاب فاضل و انقلابی و دارای دغدغه های فرهنگی تشکیل شده بود ، با هدف تأثیر گذاری بر فضای فرهنگی و سیاسی آن زمان پدید آمد و علی رغم محدودیت های فراوان اما توانست نقش بسیار موثری در فضای سیاسی آن روزها بازی کند .

عمده ی فعالیتم در آن مجموعه ، سخنرانی در شهرستان ها ، و پژوهش های مرتبط با فضای سیاسی و اجتماعی آن روز بود . و حاصل  این پژوهش ها چندین جلد  کتاب در حوزه ی مسایل سیاسی است که همه ی آنها قبل از انتشار در قالب کتاب ،  به صورت مقاله مجموعا در حدود سیصد شماره ی کیهان  به چاپ رسیده اند  و در فضای مجازی نیز در سایت های مختلف خبری- تحلیلی بازنشر شده اند .

 تالیفات : 

۱)      ” تأثیر مبانی فلسفی در تفسیر صدرالمتالهین ” بررسی میزان تاثیر گذاری پیش فرض ها و اندیشه های فلسفی و حکمی ملا صدرا در برداشت های تفسیری ایشان .

۲)      ” وسوسه ی شیطان بزرگ ” با موضوع جریان شناسی رابطه با آمریکا از دولت موقت تا دولت اصلاحات .

۳)      ” منشور دولت اسلامی ” کاری مشترک با هدف بررسی دغدغه ها و مطالبات رهبری معظم انقلاب از دولت ها در حوزه های مختلف سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و…

۴)      ” روایت دلواپسی ” خلاصه ای از کتاب منشور دولت اسلامی در قطع پالتویی

۵)      ” نقش رهبری در مدیریت بحران ها ” واکاوی نقش رهبری معظم انقلاب در مدیریت و مهار بحران های ملی ، منطقه ای و جهانی در حوزه های گوناگون سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی اقتصادی و… در ۳ جلد .

مقالات :

۱)      معقولیت آزادی و آزادی معقول

۲)      سلسله مقالات اسلام و به گزینی

۳)      شبهه شناسی نظارت استصوابی

۴)      شهاب سپهر حکمت ( یادنامه ی شیخ شهاب الدین سهروردی)

۵)      آسیب شناسی نهضت جنگل

۶)      معاهدات النبی صلی الله علیه و آله

۷)      نیم قرن شرارت

۸)      باز خوانی انقلاب دوم و…

ورود به تشکیلات امامت جمعه

از سال ۱۳۸۵  پس از طی مراحل قانونی جذب و گزینش وارد تشکیلات نهاد امامت جمعه شدم و در اولین تجربه ، حکم امامت جمعه شهر داران مرکز شهرستان فریدن ، واقع در غرب استان اصفهان برای من زده شد . بعد از تحصیل و تدریس و پژوهش های نظری و میدانی ، در زمینه ی موضوعات سیاسی ،اکنون وقت آن بود که آن آموخته ها را  در شهرستانی که البته مسائل سیاسی آن ، به دلایل گوناگون بسیار پر رنگ می نمود ، در میدان عمل به کار ببندم .

حکم امامت جمعه ی من برای شهرستان فریدن ، سه بار از سوی شورای سیاستگذاری ائمه ی جمعه ی کشور تمدید شد . اما بر این عقیده بودم که در صورت مساعد بودن همه ی شرایط ، دو دوره ی سه ساله برای یک امام جمعه برای اجرای برنامه ها و عملی کردن ایده ها کافی است ، لکن هر بار هنگام رفتن با اصرار بیش از حد مردم مومن و انقلابی شهرستان فریدن ناگزیر تسلیم خواست آنان می شدم تا اینکه در دور سوم پس از یک سال از تمدید حکم اینجانب ، به دلیل اعلان پذیرش نهایی در دانشگاه علامه ی طباطبایی  برای تحصیل دکتری از ادامه ی فعالیت در آن شهرستان پوزش خواستم .

یک سال نیز با حکم شورای سیاستگذاری برای تأسیس پایگاه نماز جمعه در شهر زاینده رود اصفهان ، از توابع شهرستان لنجان به عنوان اولین امام جمعه وارد این شهر شدم و نهاد مقدس نماز جمعه را که با استقبال بسیار خوب  مردم مواجه شده بود ، به توفیق خداوند متعال ، پایه گذاری کردم و برای ایجاد مقدمات سخت افزاری و نرم افزاری و بستر های لازم جهت استقرار نهاد ،  از قبیل فراهم سازی دفتر ، منزل ، آماده سازی محلی برای اقامه نماز جمعه و نیز فعالیت های فرهنگی لازم ، قدم های اولیه را برداشتم .

ظهور بعضی از مشکلات فرهنگی و سیاسی در شهرستان دلیجان از توابع استان مرکزی ، شورای سیاستگذاری را بر آن داشت تا با تغییر حوزه ی مأموریت اینجانب ، مرا به این شهرستان اعزام نمایند . از این رو با حکم جدید ریاست محترم شورای سیاستگذاری ، از تاریخ ۶|۹۳ به امامت جمعه ی شهرستان دلیجان منصوب گردیدم .

اکنون نیز بعد از چهار سال اقامت نماز در شهرستان دلیجان ، در خدمت مردم مؤمن ، شریف و انقلابی شهرستان گلپایگان هستم و از خدای متعال برای خدمت مؤثر ، مفید و خالصانه برای اسلام عزیز و نظام جمهوری اسلامی و مردم شریف این دیار استمداد می طلبم .

رفتن به بالا