اسلام و به گزینی (۲)
انتخاب مشاوران
در شماره قبل، این نکته خاطر نشان گردید که گرچه “پارلمانتاریسم”به شکل فعلی آن ، پدیده ای نو و از دستاورد های نوین بشری است ؛ اما اشکال سنتی آن ( مجالس شور و مشورت ) را می توان در بسیاری از تمدن ها یافت ؛ حتی در جامعه عرب قبل از اسلام که فاقد کمترین خصیصه های تمدنی بوده است ، این مسئله جایگاه ویژه ای داشته است .
سران عرب خصوصا قریش ، برای حل مشکلات خود مکانی داشتند که به آن ” دارالندوه” می گفتند . صاحب نظران و بزرگان عرب که اصطلاحا به آنان ” اهل حل و عقد ” می گویند ، برای حل و فصل مشکلات و معضلات مهم اجتماعی ، در آن محل گرد هم می آمدند و با هم فکری و تبادل افکار ، برای چگونگی رفع مشکلات چاره جویی می کردند . این مرکز برای نخستین بار توسط ” قصّی بن کلاب ” نیای چهارم پیامبر اسلام ، تأسیس شد. [۱]
اسلام نیز پس از ظهور خود ، نه تنها این رویه را تخطئه نکرد ، بلکه با ارائه راهکارها و راهنمایی های خود ، که ملهم از زلال وحی بود ، بر غنای این دستاورد نیک بشری افزود ؛ لذا در بسیاری از کتب روائی ما بابی مستقل تحت عنوان ” باب المشوره” یا “باب الشوری” باز شده است . یکی از محور های مهم در این ابواب ، بیان خصوصیات و ویژگی هایی است که یک مشاور باید داشته باشد . در شماره قبل به چهار شاخصه مهم یک مشاور با تکیه بر روایات پرداخته شد ؛ اینک به پاره ای دیگر از معیار های اساسی انتخاب مشاوران می پردازیم .
۵- نماینده و مشاور باید شجاع و نترس باشد
شجاعت ، یکی از ملکات فاضله و اوصاف قابل ستایش است که در برخی روایات ، از آن به عنوان عطیه ای الهی یاد شده است.
امیر المؤمنین علی (ع) می فرمایند : ” السخاء و الشجاعه غرائز شریفه یضعها الله فیمن احبه و امتحنه ” .[۲]
سخاوت و شجاعت ، دو صفت شریفی هستند که خداوند به هر کس که او را دوست بدارد و او را آزموده باشد ، عطاء می فرماید .
از این رو است که اولیاء الهی (ع) ، شجاع ترین و سخاوتمند ترین انسان ها بودند و در دفاع از حق ، تا پای جان پیش می رفتند. پاسداری و دفاع از حق و حقیقت ، تنها از انسان های صالح ، آگاه و شجاع امکان ظهور می یابد .اشخاص ترسو ممکن است انسان های عالم و فاضلی هم باشند ؛ اما در وقت نیاز ، شهامت ایستادگی و عرض اندام در مقابل باطل را ندارند . آنان در حالت غلبه ترس و رعب ، قدرت تفکر و تصمیم گیری خود را از دست می دهند . به همین دلیل نمی توان به نظر مشورتی آنها اعتماد کرد . اشخاص مرعوب و ترسو ، در مواقع خطر با اندکی تهدید به عقب می روند و دیگران را نیز از رو به رو شدن با تهدید ها بر حذر می دارند ؛ از این رو در روایات ما آمده است شخصی را که با او مشورت می کنید یا او را برای انجام مشاوره با دیگران بر می گزینید ، باید شجاع و نترس باشد .
رسول خدا به امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید : ” یا علی ، لا تشاور جبانا فإنه یضیّق علیک المخرج ” . [۳]
” ای علی ، با انسان های ترسو در هیچ کاری مشورت نکن ؛ چرا که او گریز گاه را بر تو تنگ می کند ” .
در روایتی دیگر از امام صادق (ع) آمده است : ” لا تشرکنّ فی راءیک جباناَ ؛ فإنّه یضعفک عن الامرو یعظم علیک ما لیس به عظیم ” . [۴]
” با انسان ترسو مشورت نکن ؛ زیرا تو را در انجام کارت سست می کند و در مقابل ، مسائل کوچک و پیش پا افتاده را بزرگ و مهم جلوه می دهد .
۶- توانمند و کارآمد باشد
این شرط ، یکی از شروط اصلی در واگذاری مناصب و مسئولیت ها است . رعایت مصالح نظام ، عدالت اجتماعی و نیز اهتمام به مصالح ملت و بیت المال مسلمین ، اقتضا می کند مسئولیت ها به افرادی سپرده شوند که از قابلیت ها و ظرفیت های لازم برای تحمل بار مسئولیت برخوردار باشند .
اشخاص ضعیف و نا توان حتی اگر در یک سیستم قوی و کارآمد قرار بگیرند ، سیمایی ضعیف و ناکارآمد از آن سیستم به نمایش می گذارند . به همین دلیل ، در نظام مدیریتی اسلام همچون سایر نظام ها روی این بعد در واگذاری مسئولیت ها و مناصب اجرائی ، تأکید فراوان شده است .
قرآن کریم در ضمن نقل یکی از داستان های حضرت موسی (ع) می فرماید ؛ وقتی دختران حضرت شعیب خواستند شخصی را به عنوان دستیاران پدر پیشنهاد کنند ، حضرت موسی (ع) را معرفی کردند با این بیان : ” یا ابت استأجره أ« خیر من إستأجرت القوّی الامین ” . [۵]
” ای پدر ! او را برای خدمت أجیر کن که بهترین خدمتگذار آن است که توانمند و امانتدار باشد . “
همانگونه که ملاحظه میشود ، در این آیه کارآمدی و امانتداری ، که ترجمه تخصص و تعهد است ، به عنوان دو ملاک مهم در واگذاری مسئولیت مورد توجه قرار گرفته است . همین تعبیر دقیقاَ در داستان حضرت سلیمان نیز به کار رفته است ؛ آنجا که می فرماید : ” انا آتیک به قبل أن تقوم من مقامک انّی علیه لقوی امین ” . [۶]
” من آن ( تخت پادشاه ) زا قبل از آنکه از مکانت ، به پا خیزی ، برایت می آورم . همانا من بر این کار توانا و امین هستم ” .
در داستان حضرت یوسف نیز این دو ، مورد توجه قرار گرفته است . هنگامی که حضرت یوسف نزد فرمانروای مصر به جایگاه ویژه ای دست یافت ، به وی پیشنهاد کرد که مسئولیت امور مالی و اقتصادی کشورش را به او بسپارد . یوسف (ع) دو ملاک عمده را برای این پیشنهاد بیان کرد که مورد توجه عزیز مصر قرار گرفت . آن دو ملاک ، عبارت بود از دانایی و امانتداری . ” اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم ” . [۷]
” مرا بر دارایی ها و خزانه های سرزمین خود بگمار ؛ چرا که من هم دانا و هم امانتدار هستم ” .
[۱]– آیت الله سبحانی ، فروغ ابدیت ، ج ۱ ، ص ۱۱۳ .
[۲]– غرر الحکم ، ح ۱۸۲۰ .
[۳]– علل الشرایع ، ج ۱ ، ص ۵۹۹ .
[۴]– غرر الحکم ، ح ۱۰۳۴۹ .
[۵]– سوره قصص / آیه ۲۶ .
[۶]– سوره نمل / آیه ۳۲
[۷]– سوره یوسف / آیه ۵۵