قرآن از علی میگوید (۱)
در ایامی که تبیان آن را به نام دهه ولایت نام نهاده است (از قربان تا غدیر) در این سلسله نوشتار که نام آن را بر کرانهی الغدیر گذاشتهام قصد دارم تا ۳ هدف را با یک تیر نشانه روم.
۱- طیفی از خورشید وجود عدالت و امامت، امیر مؤمنان را بر آینهی دلتان بتابانم
۲- اعتراف اهل سنت را بر عظمت آن امام همام بیان نمایم (تمام این مطالب از زبان و آثار علمای اهل تسنن است).
۳- مردی بزرگ و کتاب گرانقدر را فرا روی شما بگشایم و با هم در آن سیری داشته باشیم.
بله تمام این مطالب از کتاب شریف الغدیر حاصل عمر ابر مردی غیرتمند است که جانانه برای جان جهان تلاش کرد. برای شادی روح علامه امنی صلواتی بفرستید و چند خط زیر را به عشق مولا بخوانید و مطالب آینده را پی بگیرید:
در سوره احزاب، آیه ۲۳ میخوانیم:
«من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه، و منهم من ینتظر…»
«از مومنان مردانیاند که بر آنچه با خدا بر آن پیمان بستهاند راست آمدند؛ و از آنان کسانیند که در گذشتهاند، و از آنان کسی است که چشم براه است…».
خوارزمی در کتاب مناقب (۱۸۸/۲۷۹/۲۷۰) و گنجی شافعی در کفایه الطالب ۱۲۲(۲۴۹/۶۲) و ابن حجر در صواعق(۸۰/۱۳۴): به نقل از مفسران اهل سنت آوردهاند: «فمنهم من قضی نحبه» درباره حمزه و یارانش نازل شد، و « و منهم من ینتظر…» درباره علی بنابیطالب است».
قرآن از علی میگوید (۲)
به نام خدا و با سلام ، دوست عزیز حتماً شمارهی ۱ این مطلب را بخوان تا از انگیزه ارائه این سری نوشتار آگاه شوی.
غرض اصلی ارادتی به ساحت امیر مؤمنان است و بس.
در سوره انفال، آیه ۶۲ میخوانیم:
« وَ إِن یُرِیدُواْ أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللّهُ هُوَ الَّذِیَ أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ ».
« و اگر خواستند که تو را بفریبند، خدا برای تو کافی است اوست که تو را، به یاری خویش و یاری مؤمنان تایید کرده است »
ابن عساکر در کتاب تاریخ [۱۲/۳۰۷]، به سندش از ابوهریره آورده است که: بر عرش نگاشته شده: « جز من خدایی نیست، مرا انبازی[شریکی] نیست، محمد بنده و فرستاده من است، او را به علی یاری کردم » و این همان سخن خداوند در قرآن است که فرمود: «هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین » که منظور تنها علی است».
این روایت را بسیاری از علمای اهل سنت در نوشتهها و روایات خود آوردهاند که برخی از آنها به این شرح است:
گنجی شافعی /کفایه الطالب ۱۱۰ (۲۳۴/۹۲).
سیوطی /الدرالمنثور ۳/۱۹۹ (۱۱۰۴).
قندوزی /ینابیع الموده ۹۴ (۱/۹۳/۲۳).
بغدادی /تاریخ ۱۱/۱۷۳٫
محب طبری /الریاض ۲/۱۷۲(۳/۱۱۷).
ذخائرالعقبی ۶۹٫
خوارزمی /مناقب ۲۵۴ (۳۲۰/۳۲۶).
حموئی /فرائد. باب ۴۶ (۱/۲۳۵/۱۸۳، ۲۳۷/۱۸۵)
هندی /کنز ۶/۱۵۸ (۱۱/۶۲۴/۳۳۰۴۰، ۳۳۰۴۲).
هیثمی /مجمع ۹/۱۲۱٫
سیوطی /الخصائص ۱/۱(۱/۱۳).
همدانی /مودهالقربی. موده ۸٫
قرآن از علی میگوید ۳
سوره بقره. آیه ۲۰۷
«و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله»
«و از مردم کسی است که جانش را در جستن خشنودی خداوند میدهد»
ابن ابی الحدید در شرح خود بر نهج البلاغه ۳/۲۰۷ (۱۳/۲۶۱/۲۳۸) از ابوجعفر اسکافی آورده است که: «حدیث فراش، متواتر است و آن را جز دیوانهای انکار نکند.
همه مفسران روایت کردهاند که این آیه شریفه آن شبی که علی علیهالسلام در بستر پیامبر صلیالله علیه وآله و سلم خوابیده بود درباره او نازل شد».
ثعلبی در الکشف و البیان (خطی. برگ ۵۴) میگوید: «چون پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم خواست به مدینه هجرت کند، علی بنابیطالب علیهالسلام را در مکه گذاشت تا وامهای حضرتش را بپردازد و امانتهای مردم را که نزد حضرتش بود به صاحبان آنها برساند، و شبی که به سوی غار برون شد در حالی که مشرکان خانه را محاصره داشتند، به علی فرمود که در بسترش بخوابد و به او فرمود که: «ردای حضرمی سبزم را بپوش و در بسترم بخواب، اگر خدا بخواهد به تو گزندی نخواهد رسید و…». پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم در راه مدینه بود که خداوند این آیه را درباره علی نازل کرد و…».
و نیز میتوان از منابع زیر به عنوان ناقل این مطلب نام برد:
غزالی / احیاءالعوم ۳/۲۳۸(۳/۲۴۴).
گنجی شافعی / کفایهالطالب ۱۱۴(۲۳۹).
صفوری /نزههالمجالس ۲/۲۰۹٫
ابن صباغ مالکی /الفصول المهمه ۳۳(۴۷).
سبط بن جوزی حنفی /تذکره الخواص ۲۱ (۳۵).
شبلنجی /نورالابصار ۸۶ (۱۷۵).
حدیث فراش یا لیله المبیت در این منابع اهل سنت آمده است:
احمد حنبل /المسند ۱/۳۴۸ (۱/۵۷۲/۳۲۴۱).
طبری /تاریخ ۲/۹۹- ۱۰۱(۲/۳۷۲، ۳۷۴).
ابن سعد / الطبقات ۱/۲۱۲ (۱/۲۲۸).
یعقوبی /تاریخ ۲/۲۹ (۲/۳۹).
ابنهشام /السیره ۲/۲۹۱(۲/۱۲۶).
ابن عبدریه /الغدیر ۳/۲۹۰(۵/۶۱).
بغدادی /تاریخ ۱۳/۱۹۱٫
ابناثیر /الکامل ۲/۴۲ (۱/۵۱۶).
ابوالفداء /تاریخ ۱/۱۲۶٫
خوارزمی /مناقب ۷۵ (۱۲۷/۱۴۱).
مقریزی /الامتاع۳۹٫
ابنکثیر /البدایه ۷/۳۳۷ (۷/۳۷۴).
حلبی /السیره ۲/۲۹ (۲/۲۷).
قرآن از علی میگوید ۴
سوره بینه. آیه ۱۷
«ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات، اولئک هم خیر البریه»
«هان کسانی که ایمان آوردند و نیکیها کردند آنان همانانند بهترین آفریدگان»
طبری در جامعالبیان۳۰/۱۴۶(۱۵/۳۰/۲۶۴): به سندش از ابوجارود، از محمدبن علی علیهالسلام نقل می کند که: پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم فرمود: “اولئک هم خیر البریه”، تو ای علی و پیروانت هستید».
خوارزمی در مناقب ۶۶،۱۷۸ (۱۱۱/۱۲۰،۲۶۵/۲۴۷): به سندش از جابر انصاری آورده است که گفت: «نزد پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم بودیم که علی بن ابی طالب علیهالسلام داشت میآمد. فرستاده خدا صلیالله علیه وآله وسلم فرمود: برادرم دارد نزدتان میآید. سپس به کعبه رو کرد و دست به آن زد و فرمود: «به آن که جانم به دست اوست سوگند که او و پیروانش روز رستخیز رستگارند». سپس فرمود: «او در ایمان به من نخستین شما، و در عهد با خداوند وفادارترین شما، و در انجام فرمان خداوند استوارترین شما، و در مردم نوازی دادورزترین شما، و در یکساننگری دادمندترین شما و در برتری نزد خداوند برترین شماست». گوید: در همان هنگام این آیه شریفه نازل شد. و هرگاه علیهالسلام میآمد، اصحاب پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم میگفتند: خیرالبریه آمد».
گنجی شافعی/ کفایهالطالب ۱۱۹(۲۴۶/۶۲).
ابن صباغ / الفصول المهمه ۱۲۲(۱۲۱).
حموثی /فرائد ۱/۱۵۶/۱۱۸/۳۱٫
ابن حجر /صواعق ۹۶ (۱۶۱/۱۱).
زرندی /نظم دررالسمطین ۹۲٫
سیوطی /الدرالمنثور ۶/۳۷۹ (۸/۵۸۹).
شبلنجی /نورالابصار ۷۸، ۱۱۲(۱۵۹، ۲۲۶).
قرآن از علی میگوید ۵
سوره توبه؛ آیه ۱۹
« أَجَعَلْتُمْ سِقَایَهَ الْحَاجِّ وَعِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ
لاَ یَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ »
«آیا آب دادن به حاجیان و عمارت مسجدالحرام را با ایمان به خدا و روز قیامت و جهاد در راه خدا برابر میدانید؟ نه، نزد خدا برابر نیستند و خدا ستمکاران را هدایت نمی کند »
طبری در جامعالبیان ۶/۱۰/۹۵: به سندش از انس بن مالک که گفت:
«عباس و شیبه پسر عثمان به یکدیگر فخر میفروختند؛ عباس میگفت: من از تو بزرگوارترم؛ من عموی فرستاده خدا صلیالله علیه وآله وسلم و وصی پدرش و ساقی حاجیان هستم.
شیبه میگفت: من از تو بزرگوارترم؛ من امین خداوند بر خانهاش و خزینهدار او هستم…
در این هنگام علی علیهالسلام رسید… به آن دو گفت: من از شما دو تا بزرگوارترم؛ من نخستین کسی هستم از مردان که ایمان آوردم و مهاجرت کردم و جهاد نمودم.
هر سه نزد پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم رفتند و از افتختارات خود یاد کردند. پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم به آنان پاسخی نداد.
پس از چند روز جبریل این آیه را آورد. پیامبر دنبالشان فرستاد، آمدند. سپس این آیه را خواند: «اجعلتم سقایه الحاج…».
حدیث مفاخره و شان نزول این آیه را بسیاری از محدثان و علمای اهل سنت آوردهاند، از جمله:
- واحدی /اسباب النزول ۱۸۲ (۱۶۴)
- قرطبی /الجامع لاحکام القرآن ۸/۹۱(۸/۵۹)
- رازی / تفسیر کبیر ۴/۴۲۲ (۱۶/۱۱)
- خازن / تفسیر خازن ۲/۲۲۱ (۲/۲۱۱)
- نسفی /تفسیر نسفی ۲/۲۲۱ (۲/۱۲۰)
- حموثی /فرائد. باب ۴۱ (۱/۲۰۳/۱۵۹)
- ابن صباغ /الفصول المهمه ۱۲۳ (۱۲۲)
- زرندی /نظم دررالسمطین ۸۸- ۸۹
- گنجی شافعی /کفایه الطالب ۱۱۳ (۲۳۸/۶۲)
- ابن عساکر /تاریخ ۱۲/۳۰۵٫ + ابن کثیر /تفسیر ۲/۳۴۱
- سیوطی /الدرالمنثور ۳/۲۱۸ (۴/۱۴۶)
- صفوری / نزهه المجالس ۲/۲۴۲، ۲۰۹
ر.ک: خلاصه الغدیر، ص ۳۰۴، برگزیده و ترجمهی دکتر محمود رضا افتخارزاده