۱- آیهی تبلیغ؛ سورهی مائده، آیه ی ۶۷
«یا ایها الرسول! بلّغ ما انزل الیک من ربّک، و ان لم تفعل، فما بلّغت رسالته، و الله یعصمک من النّاس…».
«ای فرستاده! برسان آنچه را از پروردگارت به تو نازل شده، و اگر نکنی پیامش را نرساندهای، و خدا نگه میداردت از گزند مردم…».
زمان، مکان و شأن نزول آیه ی تبلیغ:
پیش از ظهر روز هجده ذی حجهی سال دهم هجری، آنَک که پیامبر (ص) به غدیر رسید. پنج ساعت از روز گذشته بود که جبریل این آیت ربانی را آورد و گفت: «ای محمد! خداوند سلام میرساندت و میگویدت: «ای فرستاده! برسان آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده» دربارهی علی «و اگر نکردی، پیامش را نرسانده ای…». حاجیان که یکصد هزار یا بیشتر بودند، جلو دارانشان نزدیک جُحفه بودند، جبریل فرمودش تا پیش رفتگانشان را برگرداند و پسماندگانشان را در آن جا نگهدارد و علی را به راهنمایی مردم بگمارد و آنچه را خداوند دربارهی او نازل کرده به آنان برساند، و آگاهش کرد که خداوند او را از گزند مردم نگه میدارد.
شأن نزول آیه ی تبلیغ در احادیث اهل سنت:
ابو جعفر محمد پسر جریر طبری (م ۳۱۰هـ) در کتاب الولایه به سندش از زید پسر ارقم میگوید: «چون پیامبر(ص) در بازگشت از حجه الوداع به غدیر خُم رسید، ظهر هنگام بود و هوا بسیار گرم.
دستور داد تا زیر درختان کهن سال را بروبند و جاروب کردند.
ندای نماز جماعت داد؛ گرد آمدیم.
خطبه خواند و فرود: «خداوند بر من نازل کرد که: «آنچه را بر تو از پروردگارت نازل شده برسان، اگر نکردی پیامش را نرسانده ای و خدا از گزند مردم نگه میداردت».
جبریل از سوی پروردگارم مرا فرمود که در این جایگاه برخیزم و سیاه و سفید را آگاه سازم که علی بن ابی طالب، برادرم و وصیام و جانشینم و راهبر پس از من است.
از جبریل خواستم که پروردگارم مرا از این مهم معاف کند چرا که میدانستم پذیرندگانِ این مهم اندکند و آزار دهندگان و سرزنشگرانم بسیار، چرا که علی هماره همراهم بوده و من هماره با او بودهام، تا آنجا که مرا “گوشی” نام نهادند [این نامی بود که مشرکان و کفر برای دستاندازی پیامبر بر او گذاشته بودند چون او را زود باور میدانستند] و خداوند فرمود «و از آنان کسانی هستند که پیامبر را میآزارند و میگویند او زود باور است، بگو زود باور برایتان بهتر است…»(۱) اگر میخواهی، نامشان برم و نشانشان دهم ، ولی با پوشاندنشان لطف کردم.
لذا خداوند راضی نشد مگر به رساندن پیامش در بارهی علی.
پس بدانید ای مردم! که خداوند او را برای شما ولی و امام گماشت، و طاعت او را بر هر یک واجب ساخت، فرمان او جاری و سخن او روا، هر که نسازدش ملعون است و هر که سازدش مرحوم، بشنوید و فرمان برید که خداوند مولای شماست، و علی امام شما، سپس امامت در فرزندانم از نسل اوست تا رستخیز، حلالی نیست جز آنچه را خدا و فرستادهاش حلال کردهاند و حرامی نیست جز آنچه را خدا و فرستادهاش حرام کرده اند. دانشی نیست مگر که خداوند آن را در من گرد آورد و من به علی منتقل کردهام، پس از او ره گم نکنید و از او دست برندارید، اوست کسی که به حق ره نماید و به حق عمل کند، هر که او را انکار کند خدا هرگز توبهاش را نپذیرد و هرگز او را نیامرزد و بر خداست که حتماً چنان کند و کیفر دهدش کیفری سخت و جاودانه.
علی پس از من تا آنَک که روزی فرو آید و خلقی باقی باشد برترین مردم است، هر که نسازدش ملعون است، سخنم سخن جبریل است و سخن جبریل سخن خداوند، پس هر کسی بنگرد برای فردا چه پیش هشته. محکمات قرآن را دریابید و متشابهات آن را پی نگیرید، که هرگز آن را برایتان تفسیر نکند جز این کسی که من دستش را گرفتهام و بازویش را چسبیدهام.
آگاهتان میکنم که: هر که را مولای اویم این علی مولای اوست، ولایت او از سوی خداست که بر من نازل فرمود.
هان که ادا کردم، هان که رساندم، هان که شنواندم، هان که روشن ساختم.
پس از من رهبری مؤمنان بر هیچ کس جز او روا نیست».
سپس علی را بالا کشید تا آنجا که پای علی به زانوی پیامبر(ص) رسید و فرمود: «ای مردم! این برادرم، وصیام و در بردارندهی دانشم و جانشینم بر هر که به من ایمان آورده، و بر تفسیر کتاب پروردگارم»
و بنا به روایتی: «خدایای! دوست بدار هر که را دوست داردَش و دشمن باش هر که را دشمنی ورزدش و نفرین کن هر که را انکار کندش و خشم کن بر هر که حقش را انکار نماید.
خدای! به هنگام بیان این سخنان دربارهی علی، نازل فرمودی که: «امروز دینتان را برایتان کامل کردم» به امامت علی، پس هر که به او اقتدا نکند و به کسانی از فرزندانم که از نسل اویند تا رستخیز، آنان که کردههاشان تباه شود و جاودانه در دوزخند…».
آیه ۲ :
«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»
«امروز آیینتان را برایتان کامل کردم، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و خشنودم که اسلام آیینتان باشد»
زمان، مکان و شأن نزول آیه ی اکمال:
هجدهم ذی حجهی سال دهم هجری
غدیر خم
پس از ابلاغ ولایت امام علی بن ابی طالب (ع)
شأن نزول آیهی اکمال در احادیث اهل سنت:
ابوجعفر محمد پسر جریر طبری (م ۳۱۰ هـ) در کتاب الولایه، به سندش از زید پسر ارقم که گفت: «آیهی اکمال دین در روز غدیرخم دربارهی امیرمؤمنان(ع) نازل شد»، که حدیث آن گذشت.
ابوالقاسم حاکم حسکانی به سندش از ابوسعید خدری که گفت: «چون آیه اکمال نازل شد، فرستاده خدا صلیالله علیه وآله وسلم فرمود: «الله اکبر… و ولایت علی بنابیطالب پس از من» و فرمود: «هر که را من مولای اویم علی مولای اوست، خدایا! دوست بدار هر که را دوست داردش و دشمن باش هر که را دشمنی ورزدش و یاری کن هر که را یاری کندش و خوار ساز هر که را رها سازدش».
جلال الدین سیوطی شافعی (م ۹۱۱هـ) در الدرالمنثور ۲/۲۵۹ (۳/۱۹)، از طریق ابنمَردوِیه و خطیب بغدادی و ابنعساکر همین حدیث را با الفاظی آورده که در روایت ابنمردویه گذشت. و در الاتقان ۱/۳۱ (۱/۵۳) گوید: «… آیه اکمال، بنا به سند ابنمردویه، از ابوسعید خدری که گفت: در روز غدیرخم نازل شد. و بنا به حدیث ابوهریره که گفت: «آیه اکمال در روز غدیرخم نازل شد و آن، روز هجده ذی حجه بود که پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم از حجهالوداع باز میگشت…».
۳- آیه عذاب، سوره معارج آیه اول تا سوم:
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْکَافِرینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ
پرسنده ای از عذابی پرسید که بر کافران فرود خواهد آمد و کس آن را، دفع نتواند کرد ، از جانب خدا که صاحب آسمانهاست
زمان و مکان و شأن نزول آیه عذاب
چند روز پس از واقعه غدیر و ابلاغ ولایت و امامت علی علیه السلام به مردم و پخش خبر آن در بلاد و جزیره، فردی به نام جابر پسر نضر خود را به مدینه رساند و در مسجد پیامبر حضور یافت و در حقانیت ولایت امام علی تشکیک کرد و برای آزمونِ حقانیتِ آن، از خداوند خواهان عذاب شد. خداوند بی درنگ بر او عذاب فرستاد و آیه « سأل سائل بعذاب واقع » نازل شد.
شأن نزول آیه عذاب در احادیث اهل سنت:
• ابوعبید هروی در غریب القرآن مینویسد چون فرستاده خدا در غدیر خم آنچه را باید میرساند، رساند، و خبر آن در بلاد پخش شد، جابر پسر نضربن حارث بن کلده عبدری آمد و گفت: ای محمد، از سوی خدا فرمانمان دادی که گواهی دهیم که خدایی جز الله نیست و این که فرستاده خدا هستی و به نماز و روزه و حج و زکات فرمان دادیمان از تو پذیرفتیم، به اینها بسنده نکردی تا آنجا که بازوی پسر عمویت را بالا بردی و او را بر ما برتری دادی و گفتی “هرکه را من مولای اویم علی مولای اوست”، آیا این خواستهی توست یا خواستهی خدا.
فرستاده خدا فرمود “قسم به آنکه خدایی جز او نیست این خواسته خداست”.
جابر میرفت که شترش را سوار شود که گفت: خدایا اگر آنچه محمد میگوید راست است بر ما از آسمان سنگ ببار یا کیفری دردناک بر ما فرست. اما هنوز به شترش نرسیده بود که خداوند سنگی بر او پرتاب کرد که بر سرش خورد و از انتهای بدنش درآمد و او را کشت و خداوند نازل کرد که “سأل سائل بعذاب واقع”
• ابواسحاق ثعلبی نیشابوری (م ۴۲۷ یا ۴۳۷هـ) در الکشف و البیان (خطی. برگ ۲۳۴) گوید: «از سفیان پسر عیینه پرسیده شد که آیه عذاب درباره چه کسی نازل شد؟
گفت: چیزی از من پرسیدی که پیش از تو کسی نپرسیده بود. حدیث کرد مرا پدرم از امام صادق علیهالسلام، از پدرانش علیهالسلام، فرمود: «چون فرستاده خدا صلیالله علیه وآله وسلم در غدیرخم مردم را فرا خواند و گرد آمدند، دست علی علیهالسلام را گرفت و فرمود: «هر که را مولای اویم علی مولای اوست» این رویداد در بلاد پخش شد و به حارث پسر نعمان فهری رسید، بر شترش سوار شد و نزد فرستاده خدا صلیالله علیه وآله وسلم آمد تا به ابطح رسید، از شترش فرو آمد و آن را خواباند و گفت: «ای محمد! از سوی خدا فرمودیمان که گواهی دهیم خدایی جز الله نیست و اینکه تو فرستاده خدا هستی، آن را پذیرفتیم، فرمودیمان که پنجبار نماز گزاریم، آن را پذیرفتیم، به زکات فرمودیمان پذیرفتیم، فرمودیمان که یک ماه روزه بگیریم، پذیرفتیم، به حج فرمودیمان پذیرفتیم، سپس به اینها بسنده نکردی تا آنجا که دو بازوی پسر عمویت را بالا بردی و او را بر ما برتری دادی و گفتی: «هر که را مولای اویم علی مولای اوست» آیا این خواسته توست یا خواسته خدا؟» فرمود: «به آنکه جز او خدایی نیست سوگند که این خواسته خداست» حارث پسر نعمان رفت که شترش را سوار شود و میگفت: «خدایا! اگر آنچه را محمد میگوید راست است از آسمان بر ما سنگ ببار یا کیفری دردناک بر ما فرست».
هنوز به شترش نرسیده بود که خداوند سنگی بر او پرتاب کرد که بر سرش خورد و از تهَش درآمد و او را کشت. خداوند نازل فرمود: «سال سائل بعذاب واقع…»
۱- توبه ۶۱٫
ر.ک: خلاصه الغدیر، ص ۲۴۱، برگزیده و ترجمهی دکتر محمود رضا افتخارزاده