آرزوها و آمال انسان ها معیار خوبی برای سنجش میزان رشد، کمال و تعالی آن هاست. تا آن جا که برخی می گویند: بگو چه آرزویی داری تا بگویم کیستی. آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند حکایت از کمال روح و رشد شخصیت انسان ها و بلندای همت آن ها می کند. به عکس، آرزوهای خرد، حقیر و بی ارزش نشان از بی همتی و رشد نیافتگی افراد دارد.
آرزو انسان را به حرکت وا می دارد و به طور طبیعی هر چه همت، بلندتر و آرزو ارزشمند تر باشد حرکت و تلاش انسان نیز از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود.
امام علی (علیه السلام) در همین زمینه می فرماید:
قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ (۱)
ارزش مرد به اندازه همت اوست.
و در جای دیگر می فرماید:
قِیمَهُ کُلِ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه (۲)
مرد را آن بهاست که در دیده اش زیباست.
انسان همواره طالب رسیدن به مراتب بالاتر و دست یافتن به قله های پیشرفت و ترقی است و این در همه انسان ها با تفاوت هایی در سطح کمال مورد نظر و تلاش و جدیتی که برای رسیدن به کمال مطلوب صورت می گیرد وجود دارد. ناگفته نماند که این امید به آینده و انتظار تحقق فردای بهتر، خود ریشه در یک ویژگی فطری دارد و آن کمال جویی انسان است.
تعالیم ادیان الهی و به ویژه دین مبین اسلام، دقیقا بر گرایش های درونی انسان ها تکیه دارد و اهداف و برنامه های آن ها بر اساس همین گرایش های درونی و فطری سامان یافته است و در این میان نقش دین تنها جهت دهی، توسعه و تعمیق این گرایش هاست.
تعالیم ادیان الهی و به ویژه دین مبین اسلام، دقیقا بر گرایش های درونی انسان ها تکیه دارد و اهداف و برنامه های آن ها بر اساس همین گرایش های درونی و فطری سامان یافته است و در این میان نقش دین تنها جهت دهی، توسعه و تعمیق این گرایش هاست
در این معنا مکتب اسلام تلاش کرده است که از یک سو با فضیلت بخشیدن به انتظار گشایش و امید به آینده و نکوهش یاس، نا امیدی و دلسردی و دلمردگی، روحیه تلاش و تکاپوی سازنده را در افراد جامعه اسلامی زنده نگه دارد و از سوی دیگر با جهت دهی توسعه و تعمیق این گرایش های فطری آرزوی نهایی انسان را حاکمیت نهایی دین خدا و مذهب اهل بیت (علیهم السلام) بر سراسر جهان و استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در سراسر گیتی قرار می دهد. یعنی آرزویی که از ابتدای تاریخ تا کنون و در زمان هیچ پیامبری محقق نشده است. قطعا چنین آرزوی بلندی از ارزش و فضیلتی وصف ناپذیر برخوردار است. البته به شرط آن که منتظر به تناسب آرزوی بلند خود از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این آرزو کوتاهی نکند.
بنابراین به نظر می رسد که امید به آینده و انتظار فرج به دو معنا در آموزه های اسلام به کار رفته است:
انتظار به معنای عام
شاید بتوان گفت بسیاری از روایاتی که در آن ها به فضیلت انتظار فرج به طور کلی و بدون ذکر متعلق فرج اشاره شده، به اصل تقویت روحیه امید به آینده و مقابله با حالت نا امیدی و بدبینی نسبت به آینده نظر داشته اند، که از آن جمله می توان به این روایات اشاره کرد:
از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که:
أَفْضَلُ الْعِبَادَهِ انْتِظَارُ الْفَرَج (۳)
برترین عبادت ها انتظار فرج است.
و همچنین می فرمایند:
أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَج (۴)
برترین جهاد امت من انتظار فرج است.
از حضرت علی (علیه السلام) نیز ضمن روایت مفصلی نقل شده است:
انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَج (۵)
منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید. بدرستی که خوشایندترین اعمال نزد خداوند صاحب عزت و جلال، انتظار فرج است.
ایشان همچنین در بخش دیگری از این روایت می فرماید:
أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّه عزوجل (۶)
برترین کارهای انسان انتظار گشایش از سوی خداست.
امام صادق نیز در ضمن سفارش های خود به ابوحنیفه می فرمایند:
و افضل الاعمال انتظار الفرج من الله (۷)
برترین کارها انتظار گشایش از سوی خداست.
اهتمام اسلام به این معنای عام از انتظار و امید به آینده تا بدان حد بوده که از یک سو امید به فرارسیدن گشایش از سوی خداوند در زمره برترین اعمال برشمرده شده و از سوی دیگر یاس و نا امیدی از رحمت خداوند از جمله گناهان کبیره به شمار آمده است.
منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید. بدرستی که خوشایندترین اعمال نزد خداوند صاحب عزت و جلال، انتظار فرج است
قرآن کریم ناامیدی از رحمت خدا را از ویزگی های کافران برشمرده و از زبان حضرت یعقوب چنین نقل می کند:
یَا بَنىِ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لَا تیأسوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا ییأس مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُون (۸)
پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا مایوس نشوید، که تنها گروه کافران از رحمت خدا مایوس می شوند.
انتظار به معنای خاص
دین مبین اسلام با توجه به این که امید به آینده و انتظار یک گرایش فطری و جوهره زندگی انسان هاست تلاش نموده که این گرایش را از یک سو توسعه و از سوی دیگر تعمیق بخشد.
به این بیان که دین مبین اسلام به همه انسان ها می گوید: اولا شما فقط منتظر بهبود وضع زندگی خود و اطرافیانتان نباشد و تنها سعادت نزدیکان خود را طلب نکنید، بلکه این انتظار را نسبت به همه افراد جامعه گسترش دهید و چشم انتظار روزی باشید که رفاه، سعادت، عدالت و معنویت نه تنها در شهر و دیار شما بلکه در همه جهان گسترده شود.
ثانیا، انتظار شما نباید تنها متوجه امور ظاهری، سطحی و محدود زندگی گردد. شما باید انتظارتان را تعمیق بخشید و چشم به راه آینده ای باشید که حقیقت مطلق، عدالت مطلق و معنویت مطلق در جهان حاکم شود.
در این معنا انتظار تنها به ظهور مردی تعلق می گیرد که اگر بیاید نهایت خوبی ها برای همه انسان ها در سراسر جهان فراهم خواهد شد. این انتظار به همان اندازه فضیلت و برتری دارد که تحقق متعلق آن.
پی نوشت:
۱) نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت آمیز امیرمۆمنان (علیه السلام)، ش ۴۷، ص ۳۶۹
۲) همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳
۳) محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص ۲۸۷،ح۲
۴) ابو محمد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبه الحرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص ۳۷
۵) محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۷
۶) همان، ص ۹۹
۷) همان، ج ۵۷، ص ۲۰۸، ح۷۷
۸) سوره یوسف، آیه ۸۷