درس زندگی و اخلاق را از طبیعت بیاموزیم!
طبیعت بهترین کلاس برای آموختن اصول اعتقادی و همچنین کلاسی برای یادگیری درس اخلاق و زندگی می باشد . در این مقاله برآنیم که به بیان مختصری از جلوه های زیباترین عناصر طبیعت یعنی آب و رودخانه بپردازیم و در مقابل این نعمت الهی زانوی ادب زده و تلمّذ نماییم .
عنایت قرآن به طبیعت!
قرآن راجع به طبیعت خیلی عنایت دارد. نام بسیاری از سورههای قرآن، امور طبیعی است. مثلاً سورهی تین، یعنی انجیر، از طبیعت است.
سورهی فیل ، سورهی زلزله ، عادیات ، قارعه ، علق (خون بسته)، شمس، لیل، ضحی (یعنی چاشت) فجر، بلد، غاشیه (پوشاننده تاریکی) انشقاق (خورشید دو تا شد. ماه دو تا شد) انفطار، سورهی تکویر، «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» (تکویر/۱) نور خورشید گرفته میشود.
از اول قرآن بقره جزء طبیعت است. سورهی نساء، زنها طبیعی هستند. مائده طبیعی است. اعراف، انعام، انفال،
نحل یعنی زنبور عسل. کهف یعنی غار. مریم که خانم است طبیعی است. سورهی نور. نور طبیعت است. نمل یعنی مورچه، طبیعت است. عنکبوت ، نجم نیز از مواردی هستند که در طبیعت هستند .
رودخانه، از کجا آمده، به کجا میرود؟!
اگر به نهر با توجه نگاه کنید، اولین سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که : این آب از کجا آمده و به کجا میرود ؟
انسان هم همینطور است. حدیث داریم «رحم الله اُ مَراً» درود خدا بر کسی باد که «عَلِمَ» بداند ، «مِن اَین» کجا بوده ، «و فی أین» کجا هست. «و الی أَین» کجا میرود؟
از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود
|
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
|
امام کاظم علیه السلام فرمود: مؤمن واقعی کسی است که هرشب وقتی میخوابد حساب کند که چه کرده است؟
اگر آدمی بفهمد که سرمایهاش چه است، مفت و ارزان خودش را نمی فروشد و برای لحظه لحظه های بودنش برنامه ریزی می کند .
ما اگر بفهمیم پول ما حلبی است، زود با یک جنس ارزان و نامرغوب میفروشیم اما اگر بدانیم این طلا است دو دستی آن را نگه داشته و به راحتی از دستش نمی دهیم .
همینطور که انسان با دیدن نهر این سؤال برایش بوجود می آید که سر منشأ این رود کجاست و به کجا می رود ، باید این سؤال را از خودش نیز بکند؛ هر روز وقت و عمر خود را حساب و کتاب کند و بگوید امروز که وقت من گذشت، در چه راههایی بود؟ امام کاظم علیه السلام فرمود: مؤمن واقعی کسی است که هر شب وقتی میخوابد ، حساب کند که چه کرده است؟
همواره حرکت، نه توقف، نه بازگشت
یکی دیگر از درس هایی که از نهر می گیری این است که همواره در زندگی حرکت داشته باشیم و از توقف و ساکن بودن بپرهیزیم.
قرآن بیان می کند: دائما به جلو حرکت کنید؛ یا علمتان زیاد شود : «ّزِدْنی عِلْماً» (طه/۱۱۴) یا رشدتان زیاد شود : «یَهْدی إِلَى الرُّشْدِ» (جن/۲) یا هدایتتان زیاد شود: «زادَهُمْ هُدى» (محمد/۱۷)، «وَ الَّذینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدى» (محمد/۱۷)
به طوری که در روایات فراوانی بیان شده است که کسی که دوروزش مانند یکدیگر باشد ، خسران زده است .
گذر از موانع و سنگلاخها، نه ایستادن پشت آنها
آب، اگر سنگ و مانعی بر سر راه خود ببیند ،تغییر مسیر میدهد، اما توقّف ندارد. این هم یک درس است. یعنی مانع نباید
باعث توقف شود . آب می داند که اگر در مسیرش سنگی را دید باید از کنار آن عبور کند و مسیرش را تغییر بدهد و نباید توقف کند ؛ چرا که توقف کردن و راکد شدنش مساوی است با تبدیل شدن به مردابی بدبو و بی خاصیت!
آب حتی اگر آشغال هم در مسیرش قرار بگیرد ، آشغال را حرکت میدهد. این هم یک ویژگی دیگر از رودخانه است.
ما هم باید این نکته را از آب، یاد بگیریم که موانع در زندگی را کنار زده و در برابر آنها مقاوت کنیم و نگذاریم که آنها اسباب رکود ما را فراهم سازند .
رفاه و سرمستی، عامل طغیان و تجاوز
آب رودخانه اگر زیاد باشد ، طغیان می کند : «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا» (شوری/۲۷) قرآن می فرماید : اگر شکمها سیر شود دست به تجاوز میزنند.
حدیث داریم : «لَوْ لَا ثَلَاث ؛اگر سه چیز نبود انسان خیلی گردن کلفتی می کرد : مرگ و مرض و فقر. (بحار الانوار/ج۵/ص۳۱۶)
مرگ و مرض و فقر یک خرده سر آدم را پایین میآورد و او را متواضع تر می کند وگرنه انسان بد مستی و طغیان میکند.
رودخانه وقتی آبش زیاد شد، طغیان میکند. انسان هم اگر همه چیز برایش مهیا باشد و به همه چیز دسترسی داشته باشد و کمبودی را حس نکند ، به قدری سر به طغیان و مستی می گذارد که گاه خدا را نیز بنده نمی باشد .
به همین خاطر است که گاه و بیگاه خداوند سر بزنگاه گوش ما را می گیرد و فشار می دهد که حواسمان باشد که به تنهایی هیچ نیستیم .
آب رودخانه اگر زیاد باشد ، طغیان می کند : «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا» (شوری/۲۷) قرآن می فرماید : اگر شکمها سیر شود دست به تجاوز میزنند. حدیث داریم : «لَوْ لَا ثَلَاث ؛اگر سه چیز نبود انسان خیلی گردن کلفتی می کرد : مرگ و مرض و فقر
مؤمن غصه در دل دارد و شادی در چهره!
رودخانه در مسیر عبورش بسیار سرش به سنگ می خورد و با سنگ ها برخورد دارد ، اما هر آن کس که به دریا و رودخانه نگاه می کند جز شادی و آرامش، چیزی را نصیب خود نمی کند .
در تک تک زندگی ما انسان ها مشکلاتی نهفته شده است ،اما باید از رودخانه درس بگیریم که وقتی دیگران به ما نگاه می کنند جز شادی و آرامش چیزی نصیب آنان نکنیم .
حدیث داریم مؤمن غصهّاش در دلش است، اما ظاهرش شاد است. «بَشَرَ فِی وَجْهِه ؛ در صورتش بشارت و لبخند می زند.» (بحار الانوار/ج۷۲ /ص۴۰۱)
آرام گرفتن رودخانه هنگام رسیدن به دریا
رودخانه وقتی به دریا وصل می شود ، آرام میشود. آرام که شد تازه بخار شده و سبب ابر و باران میشود.
انسان نیز باید بداند که در مسیر وصل شدن به دریای بی نهایت الهی قرار دارد ؛«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» (بقره/۱۵۶) ، «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحا»، الیه الْمَصیرُ»(طارق/۵) ، « إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى» (نجم/۴۲) ، «إِلَیْهِ راجِعُونَ» و این نکته را باید سرمنشأ زندگی خود قرار دهد که اگر وصل به خدا شود، آرامش نهایی و واقعی را نصیب خود خواهد کرد ؛ «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/۲۸)
نتیجه گیری :
همهی هستی درس است. قرآن توجه به طبیعت را یک کلاس خداشناسی گذاشته است.
خدایا آنچه از طبیعت نگاه کردیم و غافل بودیم، غفلت گذشتهی ما را ببخش و بیامرز و به ما توفیق بده هم خودمان و هم استعدادهایمان را کشف کنیم.